کد مطلب:330017 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:156

دختر دریای نجات
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ







چاك شده سینه گل از غمت

ای همه شب ناله گل همدمت

سینه به سینه غم تو راز شد

شاهد شب های پر آواز شد

گوهر دریای عفافی شما

در حیایی و عزیز خدا

آن كه دلش با تو هم آوا شده

موج شكن در دل دریا شده

با تو حدیث غم یاران شنید

نغمه پر درد بهاران شنید

وارث اشك و غم و آه علی !

دفتر صبری و نگاه علی

با تو شده كاخ ستم واژگون

گشته به دریای عدم رهنمون

در حیا را چو تو خود مظهری

آینه دار ره هر باوری

با تو زمین فخر فروشد به صبر

دست بشوید ز تمنای ابر

غیرت آن دست بریده تویی

ناله آن زخم چكیده تویی

گرچه برادر به فراتش رسید

آب بدید و لب خود را ندید

تشنه اگر وارد پیكار شد

سیر به دست شه كرار شد

كرب و بلا بود و عطش در خروش

ناله گل بود و غروری خموش

طفل عطش سینه خون را مكید

كرب و بلا در شطی از خون دمید